با شب مرا اُلفتی هست
ای دستگیرِ منِ مست
زلفِ تو اَم بر سرِ دست
با شب مرا اُلفتی هست
از خیلِ واللیل گویم
مهدی اخوان ثالث
توضیح- از خیلِ واللیل گویم، یعنی از طایفۀ آنهایی هستم که واللیل می گویند، یعنی به شب قسم می خورند. واللیل یعنی قسم به شب، که چندین بار در قرآن آمده است. شب، یکی از استعاره های شاعرانۀ مو یا زلف است. شاعران فارسی زبان مو یا زلفِ سیاه را زیاد در شعرهایشان به شب تشبیه کرده اند، و به خاطرِ این شباهت، شب را استعارۀ مو یا زلف کرده اند. یعنی گاهی به جای این که بگویند موی سیاه، یا بگویند زلف سیاه، می توانند فقط بگویند شب. مثل همین شعر.
معنی شعر: ای که زلفت، وقتی در عالمِ مستی ام آن را به دست می گیرم، ازم دستگیری کرده و کمکم می کند، من این شب را، یعنی موی تو را، دوست دارم [دوستی ای بین من و این شب هست]. من از طایفۀ آنهایی هستم که به شب قسم می خورند [شب برایشان مقدس و عزیز است].
البته شب در این شعر می تواند معنی خودِ شب هم بدهد. یعنی هم می توان آن را همان خودِ شب معنی کرد، هم مو یا زلفِ سیاه معنی کرد. هر دو معنی می تواند درست باشد. این را شاعران می گویند صنعتِ ایهام. صنعتِ ایهام یعنی این که شاعر چیزی بگوید که بشود آن را دو جور معنی کرد.
عباس پژمان