فریدون عزیز در محلهٔ سلسبیل تهران به دنیا آمد، او تنها پسر خانوادهای بود که از ملاکان بزرگ نراق بودند. علاقه او به موسیقی باعث شد تا تحصیل را رها کند و بدون استاد تمرین موسیقی کند.
۱۶ساله که شد گروهی تشکیل داد و ترانههای بلوز را بازخوانی میکرد و پس از چندی، اواخر دههٔ چهل به خوانندهٔ بلندآوازهٔ کلوپها و کافههای تهران بدل شد.
سال ۱۳۵۰ اما آغاز طلوع خونین او بود، دو ترانه آدمک و پروانهٔ من را با موسیقی تورج شعبانخانی و اشعار لعبت والا برای فیلم خسرو هریتاش اجرا کرد و خیلی زود سر زبانها افتاد. فتنهٔ چکمه پوش ساختهٔ همایون بهادران دومین فیلم سینمایی بود که فریدون برای تیتراژ آن ترانه خواند. و پس از آن در سال ۱۳۵۲ فیلم تنگنا ساختهٔ امیر نادری با ملودی اسفندیار منفردزاده، صدای فریدون را بر تیتراژ داشت.
اما سال ۱۳۵۴ آغاز سانسور این صدای دلیر و خسته بود، انتشار ترانهٔ «سال قحطی» دو سال ممنوعیت را برای فریدون رقم زد. ترانهی «روسپی» هرگز مجوز نگرفت، سال ۱۳۵۹ ترانهٔ یار دبستانی (برای فیلم از فریاد تا ترور منصور تهرانی) از تیتراژ حذف شد و جمشید جم ترانه را بازخوانی کرد.
فریدون سال ۱۳۶۰ چند ترانه که حاصل همکاری با کوروش یغمایی بود را در آلبوم سُلٰ منتشر کرد و بخاطر ممنوعیت تنها سال ١٣٧٧ موفق به اجرای یک کنسرت در دانشگاه حافظ کیش شد.
روز جمعه، سیزدهم مهر ماه ۱۳۸۰ این صدای خاموش در تهرانپارس سکوت کرد و او را در روستای قرقرک بوئین زهرا در کنار برکهای کوچک و در سایهٔ کوهی بزرگ به خاک سپردند.
شهیار قنبری در مرگ او نوشت:
«فریدون فروغی برای دومین بار میمیرد، نخستین بار وقتی مرد که نتوانست بخواند و دومین بار وقتی مرد که میخواست بخواند. فریدون را فراموشی و خاموشی کشت.»
محمد سرو