۱۴۰۱/۰۳/۲۱ - - زهی نوشت -
خوابم نمیبره؛
دلم برای یه خوابِ خوب، یه خوابِ راحت تنگ شده
دلم بیش از هر چیزی برای یه خوابِ آسوده
برای اون صبحی که توش نگرانی نباشه تنگه
برای اون روزی که امید بود، نشاط بود، هیجان بود
برای همه این دل تنگیها دلم تنگه اما از همه این دل تنگیها متنفرم
از اینکه ضعیف بشم، ضعیفتر از این، از اینکه پیش از مرگ، بمیرم، متنفرم.
من از همهی این دل تنگیها متنفرم.