۱۳۹۶/۰۹/۲۹ - - زهی نوشت -
به تو گفته بوديم:
گاهی برای ادامهی روزهای تو
سکوت کرديم
هر جا باران باريد
ما در کنارت ايستادهايم
و برای مرگ و تاريکی که به دنبال تو بودند
گلی پرتاب کرديم
که تو را از ياد ببرند...
گاهی برای ادامهی روزهای تو
سکوت کرديم
هر جا باران باريد
ما در کنارت ايستادهايم
و برای مرگ و تاريکی که به دنبال تو بودند
گلی پرتاب کرديم
که تو را از ياد ببرند...
به تو گفته بوديم:
درختان در تنهايی میرويند
و در باد نابود میشوند
اکنون پيری ما را احاطه کرده است
و مرگ آماده است هر لحظه ما را تصرف کند.
يک بار ديگر برای هميشه نامت را به ما بگو
بگو هنوز باران میبارد
و تو هنوز راه رفتن در باران را
دوست داری.
احمدرضا احمدی