۱۳۹۶/۰۷/۱۵ - - زهی نوشت -
غروب، در خانه فرود امد.
هوا، تاريك شد.
اما تاريكي را،
تو با دل روشن ميتواني ببيني.
وقتي دل تو از شب هم تاريكتر است،
ديگر چه رنگي مي تواند داشته باشد،
شب!
بگذار تاريكي بدمد، نفوذ كند.
بگذار شب بيايد.
ديگر، چشم چشم را نمي بيند.
ديگر، كس كس را نمي بيند.
شب، لميده است.
جاي خالي سلوچ
محمود دولت آبادي